طراحی داخلی

1

طراحی داخلی هنر و علم بهبود فضای داخلی ساختمانها برای ایجاد محیطی کاربردی ، امن و زیبا است که نیازهای ساکنان را برآورده کرده و تجربه حسی خوش آیند خلق میکند . طراحان فضاهایی را میسازند که نیازهای ما را پیش بینی میکنند و احساسات ما را با بر خواستن از مجموعه گسترده ای از مهارت ها و دانش فنی به مرحله ظهور می رسانند . طراحی داخلی از اوایل قرن بیستم ، که به عنوان یک حرفه تازه شروع به ظهور کرده بود ، به طور چشمگیری تغییر کرده است . طراحی داخلی ، برنامه ریزی و طراحی فضاهای ساخته شده ، بخشی از طراحی محیطی است که ارتباط تنگاتنگ با معماری دارد .این رشته ترکیبی از خلاقیت ، تکنیکهای فنی و درک روانشناسی فضا است تا محیطهایی طراحی شود که هماهنگ با سبک زندگی ، شخصیت و اهداف کاربران  باشد . اگرچه میل به ایجاد یک محیط دلپذیر به قدمت خود تمدن است ، اما زمینه طراحی داخلی نسبتا جدید است .

از طراحان داخلی انتظار می رود نسبت به موارد زیر دانش بروزی داشته باشند:

  • دانش فنی ساختمان
  • برنامه ریزی فضا ، مواد ، رنگ …
  • برنامه های نرم افزاری دو بعدی و سه بعدی به کمک کامپیوتر و مدل سازی اطلاعات ساختمان BIM
  • الزامات سازه ای ، مسائل بهداشتی ، ایمنی و قوانین ساختمان

امروزه طراحان داخلی با پیمان کاران ، معماران ، مهندسان ، صنعتگران ، فروشندگان مبل مان و صاحبان مشاغل و خانه کار  می کنند. برای تبدیل شدن به یک طراح داخلی موفق ، به تحصیلات کامل و مهارت های لازم برای کار در بسیاری از رشته های معماری ، طراحی گرافیک نیاز است.

 

اصول طراحی داخلی

طراحی داخلی شاخه ای تخصصی از معماری یا طراحی محیطی است . بهترین ساختمان ها و بهترین فضاهای داخلی آنهایی هستند که تفاوت آشکاری بین عناصری که کلیت طرح را تشکیل می دهند نداشته باشند ، ازجمله این عناصر میتوان به جنبه های ساختاری یک ساختمان ، طراحی سایت ، محوطه سازی مبل مان و گرافیک معماری (نشانه ها ) و همچنین جزئیات داخلی اشاره کرد.در واقع ، نمونه هایی از ساختمان ها و فضاهای داخلی برجسته وجود دارد که با یک ایده واحد ، هماهنگ شده اند. به دلیل پیچیدگی های تکنولوژیکی برنامه ریزی ساختمان معاصر ، برای یک معمار یا طراح به تنهایی امکان ندارد که در تمام جنبه هایی که یک ساختمان بروز را تشکیل میدهد متخصص باشد. ضروری است ، متخصصانی که یک تیم را تشکیل می دهند ، بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و دانش کافی برای اهداف مشترک خود را داشته باشند ، در حالی که معمار معمولا به طراحی کلی ساختمان توجه میکند ، طراح داخلی به جنبه های دقیق تر طراحی ، سوالات زیبایی شناختی ، عملکردی و روان شناختی و خصوصیات فردی فضاها توجه دارد.اگر چه طراحی داخلی هنوز یک حرفه در حال توسعه بدون تعریف مشخصی از محدودیت های آن است ، این رشته را می توان در دو دسته اساسی در نظر گرفت : مسکونی و تجاری

عناصر کلیدی طراحی داخلی

1- برنامه ریزی فضایی : چیدمان درست و اصولی با در نظر گرفتن جریان حرکت و عملکرد در فضا

2-رنگ و نورپردازی : استفاده استراتژیک از رنگها و نور برای ایجاد جو فضایی منحصر به فرد و تغییر ادراک فضا

3-انتخاب مواد (متریال ) و مبلمان : ترکیب بافت ، جنس و مبله کردن فضا بر اساس دوام ، راحتی و زیبایی شناسی

4-رعایت اصول ارگونومی و ایمنی : مطابقت استانداردهای ساختمانی با نیازهای جسمی کابربران

5-هویت بصری : خلق یک داستان منحصر به فرد برای هر فضا با استفاده از المان های هنری مرتبط

اجزای زیبایی شناختی طراحی

تعریف کلی زیبایی و برتری زیبای شناسی دشوار است ، اما خوشبختانه تعدادی از اصول عمومی پذیرفته شده وجود دارد که میتوان از آنها برای دستیابی به درک ملاحظات زیبایی شناختی در طراحی استفاده کرد . با این حال باید توجه داشت که چنین درکی مستلزم مواجهه و یادگیری است ، درک کامل از طراحی باید فراتر از اولین برداشت باشد ، اولین برداشت از فضای داخلی یک کلیسای جامع گوتیک ممکن است این باشد که تا حدودی تاریک و تیره است ، اما زمانی که بازدید کننده نسبت های با شکوه آن را احساس می کند ، متوجه پنجره های شیشه ای رنگارنگ زیبای آن و تاثیر نور میشود ، شروع به درک عالی از فضا میکند . سیستم ساختاری که به سازندگان کلیسای جامع اجازه میدهد به اهداف عالی خود دست یابند ، مخاطب میتواند ویژگی های زیبایی شناختی کلی را درک کند.

یکی از ملاحظات کلیدی در هر طراحی باید این سوال باشد که آیا یک طرح برای هدفش کار میکند یا خیر؟ اگر یک تئاتر خطوط دید ضعیفی دارد ، آکوستیک ضعیفی دارد ، وسایل ورود و خروج ناکافی ، بدیهی است که برای مقصود خود عمل نمیکند ، هر چقدر هم زیبا تزئین شده باشد .چنین طرحی را تنها در صورتی میتوان خوب در نظر گرفت که به صورت انتزاعی به عنوان نوعی مجسمه سازی در نظر گرفته شود . در برخی از موارد بنا به معنای مجسمه سازی است تا معماری …

استفاده از عملکرد به عنوان تنها معیار زیبایی شناختی محدود کننده خواهد بود ، اما حتما باید مد نظر قرار داده شود . طراحان اغلب فضاهای داخلی را بر اساس سبک ها طراحی می کنند که در ادامه در رابطه با سبک های طراحی داخلی خواهیم گفت پاسخ زیبایی شناسی  به فضای داخلی و وسایل آن باید شرایط اجتماعی و اقتصادی و همچنین مصالح و تکنولوژی آن زمان را در نظر بگیرد. فضاهای شیک و پر آذین مربوط به قرن های ۱۸ و ۱۹ میلادی ، بورژواهای ثروتمندی بودند که زندگی رسمی داشتند ، وسایل حکاکی شده برای زندگی رسمی طراحی شده بود و توسط خدمتکاران مراقبت می شد ، چنین فضای داخلی با شیوه زندگی قرن بیستم ، یک خانواده طبقه متوسط معاصر ، کاملا نامتناسب است .بسیاری از تولید کنندگان تلاش میکنند تا پلاستیک را مانند چوب ، سنگ یا هر چیزی جز پلاستیک جلوه دهند ، همه معیارهای زیبایی شناسی با صداقت ارتباط دارند.  برخی از زیبایی شناسان زیبایی را با حقیقت مقایسه کرده اند ، تردیدی وجود ندارد که عملکردهای صادقانه بیان شده و مواد و فرایندهای تولیدی که صادقانه بیان شده اند بسیار زیباتر از زیبایی ساختگی و تقلید است.

عناصر طراحی

از بین تمام عناصر تشکیل دهنده که با هم یک فضای داخلی کامل را تشکیل می دهند ، تنها عنصر مهم فضا است . فضا ها می توانند نشاط آور یا افسرده کننده ، شاد یا آرام باشند ، همه اینها بستگی به استفاده طراح از عناصر مختلفی دارد که کل را تشکیل می دهند .فضا ، در دوران مدرن کالایی پر هزینه است .

 فضا را می توان به عنوان ماده خامی در نظر گرفت که باید با ابزارهای رنگ ، بافت ، نور و مقیاس طراحان قالب بندی و شکل داده شود . ارتباط متقابل عناصر طراحی را می توان با تجسم نتیجه روشن کرد . رنگ ، کیفیت نوری است که از یک جسم به چشم انسان منعکس می شود . وقتی نور به جسمی می تابد مقداری از آن جذب می شود ، و چیزی که جذب نمی شود ، منعکس می شود ، رنگ ظاهری جسم به طول موج نوری که بازتاب میکند بستگی دارد . با این حال ، ویژگی های علمی رنگ و نور در طراحی داخلی به همان اندازه اهمیت دارد که ترکیب ماهرانه ارزش های رنگی ، تک رنگ ها ، تن ها ، سایه ها و بافت ها است . اگرچه نمی توان قوانین سخت گیرانه ای در مورد رنگ ها و بافت ها گذاشت ، بهتر است این جمله معروف معمار مدرن

 Mies van derRohe  را به خاطر بسپاریم که (( کمتر ، بیشتر است )) تالار تاج او در موسسه فناوری ایلینویز در شیکاگو ُ ساخته در سال 1956 ، زیبا ، ساده و دارای ظرافت است و به دلیل برخورد دقیق با بافت ها و مواد اثری قابل توجه است . با این حال پذیرش ” کمتر ، بیشتر است ”  به عنوان تنها راهنما برای طراحی ، یک اشتباه جدی خواهد بود . فضا جوهره یک فضای داخلی معنادار است ، اگر متنوع نباشد ،کاملا کسل کننده خواهد بود . برای مثال اگر تمام فضاهای داخلی در ساختمان از رنگ ، متریال و کیفیت های بافت یکسان باشند ، یا اگر فضا ها ارتباط متقابل  و توالی حرکت از یکی به دیگری نداشته باشند ، یکنواختی به وجود می آید . انسان به تنوع و تغییر نیاز دارد.

دستکاری در فضا ها موضوعی است که هم جنبه زیبایی شناختی و هم جنبه عملکردی دارد . یک هشتی ورودی کوچک در یک ساختمان برای جلوگیری از باد و سرما یا گرما و باران مورد نیاز است ، با این حال در ارائه یک انتقال بصری از بیرون به داخل ساختمان به همان اندازه مهم است . طاقچه های خوابیده در خانه های اولیه غار نه تنها تمایل انسان را به فضاهای کوچکتر و صمیمی تر برای استفاده شخصی بیان میکرد بلکه از وزش باد و سرما نیز محافظت میکرد .

بسیاری از دست سازه های ما از مواد طبیعی ساخته شده اند ، باید به خاطر داشت که این مواد دارای رنگ و بافت های طبیعی هستند که معمولا از هر چیزی که انسان میتواند به طور مصنوعی بسازد ، برتری دارند . طراحان از کیفیت ذاتی و بافت مواد ، مخصوصا مواد طبیعی بسیار آگاه هستند . به عنوان مثال ُ یک طراح حساس به جای استفاده از روکش براق که زمانی مد شده بود ُ یک روکش روغنی ساده روی چوب را انتخاب میکند تا زیبایی و کیفیت بافت چوب را نشان دهد .

بافت ها نه تنها برای ظاهرشان بلکه برای حس لامسه و تاثیرشان بر بازتاب یا جذب نور اهمیت دارند .بافت ها بسته به سطح آنها میتوانند احساسات مختلفی را برانگیزند از احساس لطافت تا احساساتی زبر و حتی خشن !

نور چه طبیعی و چه مصنوعی یکی از مهمترین عناصر طراحی است . اگر سطوح استفاده شده از نظر رنگ و بافت مناسب نباشند ، کنترل و تاثیر نور از بین می رود . کیفیت زیبای فضا در خانه مشیر الملک در اصفهان به مدیریت نور مرتبط است . منبع نور روز ، بالای سر یا فیلتر شده از طریق شیشه های رنگی ، الگوهای هیجان انگیزی از نور و سایه و انواع شدت ها و حوضچه های نور ایجاد میکند . همین اصل را میتوان در همه فضاهای داخلی به کار برد .فضاهای داخلی کنونی اغلب دارای نورگیر یا پنجره های مرتفع برای ارائه تنوع و الگوهای متغیر نور هستند . نور مصنوعی هم به همان اندازه نور طبیعی دارای اهمیت است .